Abiotic (غیر زیستی)
در اصطلاحات کشاورزی به عواملی محیطی گفته میشود که بر رشد ارگانیسمهای زنده تاثیر میگذارد مانند خشکی، باد، تگرگ و رطوبت. در ترکیب «تنش های زیستی» این لغت کاربرد دارد.
:Alluvial Soil (خاک آبرفتی)
در اصطلاحات کشاورزی رسوب هایی هستند که در دشت های سیلابی، دره رودخانهای و کف نهرها بر اثر آب جاری برجای ماندهاند. رسوب ها ممکن است بافت های ریز یا درشت داشته باشند که به نزدیک به منبع آنها بستگی دارد. خاک آبرفتی بر اثر فرسایش بالادست یا سربالاها شکل میگیرد.
Aquifer (آبخوان)
در اصطلاحات تخصصی رسوب هایی زیرزمینی که از رسوب ها یا سنگهای نفوذپذیر مانند شن یا ماسه که آب دارند، شکل گرفتهاند و برای تامین آب چاه مصرف میشود. منافذ موجود در این نوع رسوبها بههم پیوسته هستند به صورتی که آب در منطقهای گسترده از آنها عبور میکند. آبخوان ها در دو شکل کمعمق یا آبخوان دلتایی و عمیق هستند.
Available soil water holding capacity (ظرفیت نگهداری آب قابل دسترس گیاهان در خاک)
در اصطلاحات تخصصی کشاورزی مقدار آبی که برای مصرف گیاهان در خاک موجود است. همچنین حجم آب بین ظرفیت زراعی تا رسیدن به نقطه پژمردگی دائم. آب بطور میانگین در فاصه 0.7 اینچ در فوت در خاک شنی درشت بافت، 2.25 اینچ در فوت در خاک لوم شنی و در لوم سیلتی بسیار ریزبافتاک بطور متغیر، برای گیاهان قابل دسترس است.
Banded (تیمار نواری)
در اصطلاحات کشاورزی نوعی کود است و در زمان کاشت بذر در زیر یا اطراف آن استفاده می شود. همچنین علفکش هایی که برای فضایی مشخص در نظر گرفته شده و ردیفهای کاشت دارد.
Biennial rotation (تناوب زراعی دوساله)
در اصطلاحات کشاورزی روشی از کاشت است که برای پرورش دو محصول مختلف در سال های متناوب به کار برده می شود. مانند برنج و سویا
Biological control (مبارزه بیولوژیک)
به مدیریت آفات میگویند که شامل مراحل حفاظت، تقویت و یا رهاسازی ارگانیسمهایی است که بطور طبیعی دشمن آفات هستند. عوامل کنترل کننده بیولوژیک نقش مهمی را در سیستم مدیریت آفات ایفا میکنند.
Biomass-energy definition (تعریف انرژی حاصل از زیستتوده)
در کشاورزی موادی گیاهی که از نظر وزن (پس از حذف کامل آب) خشک هستند و میتوانند بطور مستقیم یا غیرمستقیم به سوخت یا منبعی برای انرژی تبدیل شوند. معروف ترین روش غیرمستقیم تبدیل زیست توده به اتانول است که در کشاورزی مدرن رایج میباشد.
Biotic (زیستی)
در اصطلاحات کشاورزی عواملی که به سایر ارگانیسمهای زنده تاثیر میگذارند مانند حشرات، پاتوژنها، نماتدها و علفهای هرز
Breakeven price (قیمت سر به سر)
در اصطلاحات کشاورزی هر واحد برای ثابت نگه داشتن وضعیت به هزینه ای مشخص نیاز دارد و از تقسیم هزینه بر میزان تولید محاسبه میشود.
Broadcast (پخش کود روی خاک مزرعه)
در کشاورزی علفکش و کودهایی که درسطح زیر کشت در عرض کلی پاشیده می شود را میگویند.
C factor (عامل پوشش گیاهی)
در کشاورزی، در معادله جهانی اصلاح شده فرسایش خاک ازعامل مدیریت پوشش گیاهی استفاده میکنند که نشانگر اثرگذاری شیوههای زراعی و همچنین مدیریت میزان فرسایش می باشد.
Cation exchange capacity (CEC) (ظرفیت تبادل کاتیونی)
در کشاورزی بیانگرمیزان بارهای منفی موجود در سطح ذرات خاک رس ومواد ارگانیک درخاک است .
Cellulosic ethanol (اتانول سلولزی)
در کشاورزی به سوخت زیستی تولیده از لیگنوسلولز میگویند. جرم اکثر گیاهان را مادهای به نام لیگنوسلولز تشکیل میدهد. از متداولترین منابع لیگنوسلولزی میتوان به کاه و کلش گندم، بقایای ذرت پس از برداشت روی زمین و گونهای ارزن بومی آمریکای شمالی اشاره نمود که در تولید اتانول سلولزی نقش موثری دارند.
Conventional tillage system (سیستم خاکورزی رایج)
در کشاورزی عملیات مکانیکی که با ابزارها ترکیب می شوند تا بستری مناسب را برای بذرها فراهم کنند. در این روش که دقیقا نقطه مقابل خاکورزی حفاظتی است، خبر از پوشش بقایای گیاهی و علف هرز نمیباشد.
Cover crop (گیاه پوششی)
در اصطلاحات کشاورزی به گیاهی که در نبود غلات یک ساله و پوشش خاک در طول فصل کاشت می شود.
Crop rotation (تناوب زراعی)
در کشاورزی روشی برای پرورش دو یا چند محصول در یک سال در یک مزرعه معین که براساس الگو برنامهریزی شده است و یا در سال های زراعی پشت سر هم استفاده شده است.
Cultural control (مبارزه زراعی)
در کشاورزی شامل مدیریت آفات در مزرعه است که مراحلی نظیر خاکورزی، بهداشت گیاهی، برداشت محصول و سایر روشها برای تغییر محیط زیست آفات میباشد. در مبارزه زراعی تلاش میشود تا میزان بهرهوری گیاهان را برای غلبه بر پیامدهای خسارت آفات افزایش داد.
Deep tillage (خاکورزی عمیق)
در کشاورزی شامل عملیاتی مکانیکی که توسط ابزارها صورت میگیرد و در عمق بیش از 6 اینچ خاک تاثیراتی میگذارد. اگر سطح خاک در این عملیات نسبتا بدون تغییر باقی بماند، سازگار با عملیات خاکورزی حفاظتی خواهد بود.
Disease (آفت)
در کشاورزی آسیبهایی از قبیل عفونتهای قارچی، اُاُمیستی، نماتدی، میکروبی و ویروسی که بر اثر تنشهای زیستی به خاک وارد می شود.
Double crop (دو کشتی)
در کشاورزی روشی از کاشت است که در آن طی یک سال دو محصول تناوب کاشت میشود.
Dryland production system (دیمکاری)
روشی از کاشت است که محصول آبیاری نمیشود و زمین کشت با آب باران سیرآب میشود. اگر به مقدار کافی باران نبارد آبیاری تکمیلی صورت میگیرد.
Enterprise budget (بودجه تشکیلات اقتصادی)
در کشاورزی مدیران برای تصمیم گیری درباره مزرعه میتوانند از گزارش مالی استفاده کنند. پس از اینکه برای تشکیلات اقتصادی شیوههای تولیدی تعریف کردند معمولا بخشی از بودجه بر حسب دلار برای دریافتی ناخالص، هزینههای عملیاتی، هزینههای مالکیت و بازدهی هزینهها توصیف می شود.
Erosion (فرسایش)
در کشاورزی فرسایش زمانی اتفاق می افتد که خاک توسط باد یا آب بطور ناخواسته فرسایش پیدا کند.
Fallow (آیش)
در کشاورزی زمین مزروعی که برای تولید محصول استفاده می شود معمولا برای یک فصل بدون کشت گذاشته میشود. انجام عملیات خاکورزی در زمین آیش الزامی نیست. برای حفظ رطوبت خاک یا از بین بردن علفهای هرز از لغت آیش گذاشتن استفاده میشود.
Farm gate value (قیمت سر زمین یا قیمت در محل)
در کشاورزی مبلغی که برای محصول کشاورزی در هنگام بار زدن از مزرعه پرداخت میشود. این قیمت برابر قیمت فروش محصول است.
Field capacity (ظرفیت زراعی (FC))
در کشاورزی میزان خاکی که پس از قطع جریان تقلی در خاک موجود است که پتانسیل ماتریک در این زمان بطور معمولا 0.3 بار در نظر گرفته خواهد شد.
Genotype (ژنوتیپ)
در کشاورزی هر ارگانیسم ساختار ژنتیکی به نام ژنوتیپ دارد که با خصوصیات فیزیکی یا فنوتیپک آن متفاوت است. همچنین میتوان گفت ژنهایی که که از والدین به آنها منتقل میشود.
Germplasm (مواد ژنتیکی)
در کشاورزی شامل گروهی از مواد ژنتیکی متنوع است که برای تولید لاینها و واریتههای اصلاحی متنوع استفاده می شود.