1. نقش تغییر اقلیم جهانی
افزایش دما، افزایش تبخیر-تعرق و تغییر در الگوی بارشها از پیامدهای جهانی گرمشدن کره زمین است؛ مناطقی نیمهخشک مانند ایران نسبت به این تغییرات آسیبپذیرترند و اثرات آن در بخش آب بهوضوح گزارش شده است(خلاصه ارزیابیهای IPCC درباره تغییر در چرخه آب و خطراتِ مرتبط).
2. کاهش تغذیه سفرههای آب زیرزمینی— عامل غالب انسانی
مطالعات کشوری و بینالمللی نشان میدهند که تخلیه وسیع آبهای زیرزمینی در ایران در یک بازه دههها رخ داده و "خشکسالی انسانیساخت" نقش برجستهای داشته است. یعنی برداشت بیش از حد بهطور قابلتوجهی از تغییرات طبیعی بارش جلوتر بوده و ذخایر زیرسطحی را کاهش داده است.
3. خشک شدن دریاچهها و تالابها (نمونه دریاچه ارومیه)
تحقیقات موردی روی دریاچه ارومیه نشان میدهد که هرچند شرایط اقلیمی و خشکسالی مؤثر است، عامل غالب در فرایند خشکشدن، دخالتهای انسانی (از جمله برداشت آب رودخانهها و تغییر کاربری اراضی و شبکه سدها) بوده است. این الگویی است که در موارد مشابه دیگر (هورها، هامون و برخی تالابهای غرب و جنوب) هم مشاهده شده.
4. سدسازی گسترده و انتقال آب بینحوضهای
سدها و انتقال آب وقتی اصولی و کارشناسی باشند میتوانند مفید باشند، اما در ایران اقدام به ساخت سدها و پروژههای انتقال آب در مقیاس و با طراحیای شده که جریان طبیعی رودخانهها، حقآبه تالابها و الگوهای هیدرولوژیک را بهشدت تغییر داده است. مطالعات بررسی اثرات زیستمحیطی سدها در ایران کاهش جریانِ پاییندست، تبخیر از مخازن، و تخریب زیستبومهای آبی را نشان دادهاند.
5. الگوی کشت و مصرف آبِ کشاورزی
بیش از ۸۰٪ مصرف آب کشور به کشاورزی اختصاص دارد و کاشت محصولات آببر در مناطق نامناسب، همراه با آبیاریهای پرهزینه و ناکارا، فشار شدیدی بر منابع آب وارد کرده است. این موضوع هم باعث افت سفرههای آب زیرزمینی و هم کاهش آب ورودی به رودخانهها و تالابها شده است. (مطالعات مروری و گزارشهای ملی درباره مصرف آب در ایران این نسبت و پیامدها را گزارش کردهاند).
6. گرد و غبار، نابودی پوشش گیاهی و اثرات منطقهای
خشکشدن تالابها و تخریب پوشش گیاهی باعث آزاد شدن منابع ریزگرد شده و وزش بادهای منطقهای گرد و غبار را به داخل کشور میآورد. بخشی از منابع ریزگرد (مثلاً مناطق عراق و سوریه) متأثر از مدیریت نامناسب آب و جنگ و بیثباتی منطقهای است، اما سهم مدیریت محلی ایران در خشکشدن تالابها و تبدیلشدنِ بسترِ نمکیِ خشکشده به منبع گرد و غبار نیز ثابت شده است.
7. درباره ادعاهای «تأثیر عمدی» یا «جنگ آب»
سازمانها و مقالات علمی معتبر (از جمله گزارشهای سازمان هواشناسی جهانی و بررسیهای تکنولوژیک) نشان میدهند که فناوریهای تغییر آبوهوا/جنگ آب در مقیاس ملی یا قارهای برای «برداشتن بارش» بهصورت کنترلشده و قابلاعتماد وجود ندارد. البته روشهایی مثل بارورسازی ابرها در شرایط محدود و تحت شرایط ابرِ مشخص ممکن است اثرات کوچک و محلی داشته باشد، اما هیچ سند معتبر علمی وجود ندارد که نشان دهد یک قدرت خارجی بتواند عمداً و بهطور گسترده بارش را از ایران بگیرد.
نتیجهگیری
اکثر شواهد علمی میگوید ترکیبِ تغییر اقلیم جهانی + سوءمدیریت داخلی علت اصلی بحران آب در ایران است. ادعای «عمل عمدی دولت/نیروی خارجی برای خشککردن ایران» فاقد مدارک علمی و فنی قابلاتکا است؛ آنچه ملموس است، خطاهای سیاستگذاری و برداشت غیرقابلاستمرار از منابع آب است.
فهرست مراجع
- 1. IPCC, 2022 — Climate Change 2022: Impacts, Adaptation and Vulnerability, Chapter 4 (Water cycle and impacts).
- 2. Ashraf, S. et al., 2021 — Anthropogenic drought dominates groundwater depletion in Iran, Scientific Reports. (کشور-پهناوری مطالعه تخلیه سفرههای آب زیرزمینی در ایران).
- 3. Shams Ghahfarokhi, M. / Hamzeh et al., 2023 — مطالعات تحلیلی درباره خشکشدن دریاچه ارومیه و سهم دخالت انسانی.
- 4. Hoominfar, E. et al., 2020 — Contested Dam Development in Iran: environmental impacts, MDPI / Sustainability (بررسی اثرات سدسازی بر زیستبومهای آبی).
- 5. WMO — WMO statement on weather modification / cloud seeding (موقعیتسنجی سازمان جهانی هواشناسی درباره اثربخشی بارورسازی ابرها و محدودیتهای آن).